هرچند چگونگی انجام این معاملات مهم است اما مسلما در مدیریت آینده این شرکتها بسیار تعیینکننده خواهد بود از طرف دیگر معاملات عمده در فرآیند خصوصیسازی نیز امکان فروش بهصورت نقد و اقساط را فراهم میکند و برای کارآفرینان این فرصت به وجود میآید تا بتوانند بخشی از سهام شرکت را در اختیار بگیرند اما متأسفانه در معاملاتی که تاکنون اتفاق افتاده است شاهد بودیم که در موارد بسیار کمی این معاملات توسط بخش خصوصی خالص انجام شده هر چند ما نمونههایی مانند هپکو، گسترش ماشین آلات زراعی، نساجی قائمشهر، نیروکلر و بنیان دیزل را داریم که توسط بخش خصوصی خالص خریداری شده است اما در مجموع تعداد آنها بسیار ناچیز است که البته به تفسیر سیاستهای اصل 44 نیز برمیگردد.
مجموع خصوصیسازی انجام شده در بورس در سال 1386 معادل 1292 میلیون سهم بوده است اما این رقم در فروردین ماه 1387 به 3226 میلیون سهم رسیده است همچنین معاملات عمده نیز در کل سال 86 معادل 3843 میلیون سهم بوده است و در فروردین ماه 87 به رقم 3536 میلیون سهم رسیده است در سال 85 نیز مجموع کل خصوصیسازی صورت گرفته در بورس 459 میلیون سهم و مجموع معاملات عمده بالغ بر 3332 میلیون سهم بوده است.
یک بحث اساسی که در معاملات عمده مطرح میشود این است که سیاستهای اصل 44 بهدنبال گسترش مالکیت عمومی است بنابراین ممکن است این ایراد مطرح شود که معاملات بلوک باعث میشود تا یک گروه خاصی کل سهام را تصاحب کنند.
بهنظر من برای رفع این ایراد باید راهکاری در نظر گرفت بهعنوان مثال هرچند صندوقهای بازنشستگی ماهیت شبه دولتی دارند اما خرید سهام توسط آنها ممکن است مزایایی نیز داشته باشد زیرا با اصلاح ساختار این شرکتها میتوانند بعدا بهصورت خصوصی اداره شوند زیرا این شرکتها دارای مشترکات و کارکنان زیادی هستند و بهطور غیرمستقیم میتوانند امکان گسترش مالکیت عمومی را فراهم کنند البته شاید راهکار دیگر این باشد که کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی از طریق ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نقدینگی مورد نیاز برای خرید سهام را از مردم جمعآوری کنند و بتوانند و معاملات عمده را انجام دهند اما این ساز و کار هنوز در ایران اجرایی نشده است و کارآفرینان نیز دانش لازم برای این کار را ندارند از طرف دیگر شرکتهای تامین سرمایه نیز تجربه اندکی دارند اما در خارج از کشور تشکیل یک FUND و جمعآوری نقدینگی لازم برای خرید سهام امری معمول است و باید برای پیادهسازی این روش در بازار سرمایه ایران هر چه سریعتر تمهیداتی اندیشیده شود زیرا عرضه اولیه معاملات اساسا بحث پیچیدهای است چگونگی عرضه، تعداد بلوکها و غیره همگی مسائلی است که باید با کارشناسی بررسی شود.
مسئله مهم دیگر در واگذاریها بحث قیمت گذاری است بهطوریکه قیمتگذاری سهام یکی از مباحث پرچالش است و بهدلیل عدمتقارن اطلاعاتی بین سازمان خصوصیسازی و فعالان بازار، به یکی از مسائل مهم واگذاریها تبدیل شده است.
اما در بسیاری از بورسها در زمان عرضه سهام، اطلاعات قیمتگذاری بهعنوان یکی از اجزای امید نامه به اطلاع عموم میرسد، و در الزامات واگذاری بند «ج» سیاستهای کلی نیز بر جلوگیری از رانت اطلاعاتی تاکید شده است تا شائبه هرگونه رانت اطلاعاتی را از بینببرد. در حال حاضر نیز کلیه اطلاعات مالی مؤثر بر قیمتگذاری به غیر از گزارشهای قیمتگذاری سهام منتشر میشود.
انتشار عمومی گزارش قیمتگذاری باعث میشود که امکان تحلیل و نقد و بررسی آن فراهم شود، لذا هم کیفیت گزارشهای آتی افزایش خواهد یافت و کارشناسان قیمتگذاری مراقبت حرفهای بیشتری اعمال خواهند کرد و هم تحلیلگران در مورد روشهای مورد استفاده اتفاق نظر بیشتری خواهند داشت.
در نتیجه شکاف تصورات، از ارزش سهام شرکتها کاهش خواهد یافت. در پایان باید گفت بهنظر میرسد بورس با ورود نقدینگی جدید در این روزها ضمن افزایش حجم معاملات بتواند بستر مناسبی برای واگذاری شرکتهای بزرگ دیگری مانند ذوب آهن اصفهان و بانکهای دولتی به وجود آورد.
* مدیر عامل شرکت بورس